در ادامه کلمه های پرسشی ، کلمه ( أیــنَ ) برای پرسش از جا ومکان استفاده می شود . و در جواب آن از کلمه هایی مانند
( جنب : کنار - تحت : زیر - امام : جلو - فوق : بالای - علی : روی - خلف : پشت ..............و مانند اینها ) استفاده میکنیم.
أیـن کتاب ؟ جنب الجدار .
اما کلمه ( ماذا ) چه چیزی ؟ در جواب این کلمه نام اشیاء برده می شود..
ماذا فی یدک: القلم در همان حالت هر چیزی که در دست داریم نام می بریم .
در کاربرد کلمه پرسشی فقط جوابی که مناسب آن پرسش است بکار می بریم . در غیر این صورت جواب ما به کل اشتباه و بی معنی خواهد بود.
ما هذا ؟ مَن هو ؟ چیست ؟ کیست ؟
هر دو از اسم و شغل می پرسند .
ما ( چیست ) برای غیر از انسان بکار میبریم . و درجواب اسم اشیاء را می گوییم .
ما هذا ؟ هذا کتاب ٌ ما ذالک ؟ ذالک جدار ٌ ما هذه ؟ نافذة ٌ ما تلک ؟ تلک سیارة
این چیست ؟ این کتاب است . آن چیست ؟ آن دیوار است . این چیست ؟ پنجره آن چیست ؟ آن ماشین است.
در زبان فارسی مونث ومذکر فرقی ندارند . هر دو مثل هم نوشته می شوند .
در جواب کلمه ( ما ) می توانیم فقط اسم اشیاء را بگوییم .
اما کلمه ( مَـن ) برای پرسش از اسم یا شغل انسان بکار برده می شود.
مَــن هو ؟ هو کیانوش مَــن هو ؟ هو طالب مَـن هی ؟ هی الینا مَــن هی ؟ هی طالب
کلمه پرسشی ( کیف ) چطور ؟
در جواب چطور از کلمه های : خوب - بد - سرد - گرم و مانند اینها استفاده می کنیم .
هوا آنجا چطور ( کیف ) است ؟ اینجا هوا سرد (بارداً ) است.
کیف انتَ ؟ ( حال تو چطور است ) ؟ انا بخیر ( من خوبم )
سلام.
در صحبت ها از پرسش استفداه می کنیم .
اما هر جمله ای با کلمه ای بخصوص پرسشی می شود.
آیا تو کتاب داری ؟ بله خیر جواب یکی از این دو کلمه است.
اگر در جواب نام خود را بگویید : من شهریار هستم جواب بسیار بی معنی خواهد شد.
کلمه های پرسشی عربی :
هل : آیا مَن : چه کسی ما : چیست کیف : چطوری اینَ : کجاست
ماذا : چه چیزی مِن این انتِ : تو کجایی هستی .
این ها تعدادی کلمه پرسشی در کتاب ماست .
آیا ( هل ) تو کیانوش هستی ؟ بله ( نعم )
تو چه کسی -- چکاره ( مَن انتِ ) هستی ؟ من دانش آموزم ( انا طالبٌ )
این چیست ( ما هذا ) ؟ این موبایل است .هذا جوالٌ.
کلمه هل برای بودن یا نبودن پرسیده می شود وتوجه داشته باشید برای جواب آن فقط وفقط از کلمه های نعم یا لا استفاده می کنیم .
هل انتَ طالب ؟ نعم هل انتِ طبیبة ؟ لا
جواب این پرسش ها کوتاه و فقط در حد گفتن نعم ----- لا هست .
در قسمت اول گفته شد که حرف مضارعه را از اول فعل حذف می کنیم . چون فعل امر می سازیم حرف مضارعه اضافه خواهد بود .
دوم : در آخر فعل حرکت ضمه ( ـــُـــ ) را به ساکن تبدیل می کنیم .ودر آخر بقیه فعل ها که حرف ( ن ) وجود دارد آن را حذف می کنیم . ( به جز جمع مونث )
نکته : جمع مونث هیچ گاه مجزوم نمی شود.
نکته : در اول فعل وقتی حرف مضارعه حذف می شود حرف بعدی ساکن دارد .و به تنهایی قابل خواندن نیست .پس یک ( ا ) اضافه میکنیم . این ( ا ) هیچ حرکتی ندارد ، پس دومین حرف را نگاه می کنیم .اگر حرکت ( ــَــ) فتحه یا ( ـــِــ ) کسره داشت ما برا ی ( ا ) کسره میگذاریم
( اِ ).
اما اگر دومین حرف فعل حرکت ( ــُــ ) ضمه داشت ما نیز به برا ی ( ا ) ضمه می گذاریم ( اُ )
تـذهـب >> ذهـب >> اذهــب >> اِ ذهــب
تــذهــبــون >> ذهــبــو >> اِذهــبــو ا
نکته : در جمع مذکر با برداشتن ( ن ) باید یک ( ا ) بگذاریم مانند نمونه بالا. بدون علامت است .
اِذهب اِذهـبـا اِذهبـوا
اِذهــبـی اِذهــبــا اِذهــبــن
اُ کــتــب ....................
سلام .
برای ساخت فعل امر در متوسطه اول از 6صیغه مخاطب استفاده می شود.
فعل های مخاطب برای افراد شنونده بکار می بریم . فعل امر هم که دستور دادن است ما برای شنونده بکار می بریم.
جدول مضارع مخاطب را به یاد دارید:
مفرد مثنی جمع
مذکر تــَذ هـب تـذهـبـان تـذهـبـون
مخاطب
مونث تـذهـبـیـن تـذهـبـان تـذهـبـن
مرحله اول : از ابتدائ فعل ها حرف مضارعه را بر می داریم (رنگ قرمز)
مرحله دوم : آخر فعل مجزوم می شود یعنی اگر آخر فعل حرکت داشته باشد به ساکن وآگر ( حرف نون ) باشد آن را حذف می کنیم.
همه علت ها ومعلول ها ذهنی هستند.
شما تبدیل به همان چیزی خواهید شد که درباره آن بیشتر فکر می کنید .
همیشه درباره چیزهایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید. و از فکر کردن در مورد چیز هایی که خواستار آن نیستید اجتناب کنید.
در ادامه وزن کلمه ها ، ما که برای نوشتن وزن کلمه از حرو ف ( فــ عــ لـ ) استفاده می کنیم .
گاهی اوقات از ما پرسیده می شود که فالفعل کلمه منصور چیست ؟
عین الفعل کلمه منصور چیست ؟
لام الفعل کلمه منصور چییست ؟
حالا کلمه منصور را حرف به حرف می خوانیم .( نام حروف را می گوییم ).
میم نون صاد واو راء اینها حروف بکار برده شده در کلمه منصور است .
قبلا حروف اصلی مشخص شده اند نصر
حال به کلمه فــعــل توجه کنید . در ابتدا این مطلب گفتیم که از کلمه فعل استفاده می کنیم.
فاء کلمه فــعــل اولین حرف است .
عین کلمه فــعــل دومین حرف است .
لام کلمه فــعــل سومین حرف است .
سراغ منصور می رویم مـنـصــور بروزن مـفـعـول
فاء در مفعول دومین حرف است . در کلمه منصور حرف ( ن ) به جای فـ آمده است .
پس فاء الفعل کلمه منصور حرف ( نـ ) است .
عین در مفعول دومین حرف است . در کلمه منصور حرف ( ص ) به جای عــ آمده است
عین الفعل کلمه منصور حرف ( ص ) است .
لام در مفعول دومین حرف است . در کلمه منصور حرف ( ن ) به جای لـ آمده است .
لام الفعل کلمه منصور حرف ( ر ) است .
مثال : استـخـراج : 1- فاالفعل : خـ 2- عین الفعل : ر 3- لام الفعل : ج می باشد.
استــخـراج >> بر وزن اسـتـفـعـال است . اســـتـــخـــراج
اســتــفــعـــال
1 2 3
قانون اول : هر چیزی به دلیلی رخ می دهد > برای هر عاتی معلولی هست ، وبرای هر معلولی
علت بخصوصی وجود دارد .
چه از آنها اطلاع داشته باشی وچه اطلاع نداشته باشی .
چیزی به اسم اتفاق وچود ندارد .
خودت باید تلاش کنی .
دوستان سال نهم
در ادبیات عربی وفارسی در شعر ومتن ادبی از وزن کلمه ها استفاده می شود .
در ترانه ها وآهنگ ها نیز تا وقتی وزن و قافیه به خوبی رعایت شود بیشتر مورد پسند خواهند بود .
وقتی دو برادر نام حمید وسعید یا نام های کاظم وقاسم یا شبیه اینها دارند ، وزن کلمه رعایت شده است .
در درس ما چگونه وزن بکار برده است ؟
حامد برر وزن فاعل ناصر بر وزن فاعل مکتوب بر وزن مفعول
وقتی کلمه ای بر وزنی برده می شود آن وزن معنی بخصوصی به آن کلمه می دهد. ( محض اطلاع بر لزوم استفاده آن )
بررای پیدا کردن وزن 3مرحله انجام می دهیم.
1- برای کلمه حداقل 3هم خانواده می نویسیم حامد: احمد حمید محمود
2- پیدا کردن حروف اصلی : ( هر کلمه معمولا 3حرف اصلی دارد)
حروفی که در تمام کلمه ها به ترتیب تکرار شده اصلی هستند حـ مـ د
3- به جای حروف اصلی به ترتیب ( فـ عـ ل ) میگذاریم . حــامــد
فـ عــل
سپس حروف اضافه وحرکت ها را در جای خود باقی می گذاریم فــا عــل
حال وزن کلمه احمد را پیدا کنید ؟
کار شما بسیار راحت شده است به جای حمد ، فعل ، گذاشته حرف اضافه " ا " در جای اصلی خود می گذاریم
احمد : افعل محمود : مفعول حمید : فعیل
وزن اکبر : تکبیر : راجعون : عادل :
ادامه دارد:
وزن مطلبی شیرین است . اسم های زیادی که ما در طول شبانه روز می شنویم به راحتی می توانیم وزن آنها را بگوییم
با توجه به مطالب گفته شده کتاب خود را باز کرده وزن کلمه های درس خود را بیان کنید .
گاهی این مطالب را بر عکس عمل می کنیم .
مثال : حروف جلس ( ج ل س ) بر وزن فعول ببرید.
حروف اصلی را داریم و پس وزن فعول که 4حرف شده ، حروف فـ عـ ل را با خروف اصلی داده شده عوض می کنیم .
فـــــعـــــــو ل
جــــلـــــــو س
سپس حرف های اضافه را در جای خود می گذاریم.
